غریبه ای آشنا ، قسمت صدم

ساخت وبلاگ

الهــــی..صد قسمت گذشت! ♥

سه سال از مهم ترین سال های زندگی من کنار مازیار و یگانه و علی گذشت..

هر موقع خوشحال بودم یا ناراحت یا دلتنگ و... با نوشتن غریبه, ای آشنا آروم می‌شدم..

غریبه, اولین رمانم و مطمئنم مورد علاقه ترین! ♥ رمانم می‌مونه..

اولش نوشتنش با نظرات دوستای خوبم توی همین وبلاگ شروع شد

الان چون خیلی طولش دادم  دوستای مجازی نیستن ولی یه کانال زدم و دوستای دیگه ام می‌خوننش..

غریبه, ای آشنا واسه من بیشتر از یه رمان بود، باهاش "زندگی" کردم ♥

و از روحیات مختلفم واسه ساختن هر شخصیت استفاده کردم..

شــاید غریبه, ای آشنای دو رو هم بعدا نوشتم، کی میدونه:دی 

غریبه ای آشنا ، قسمت هفتاد و پنجم...
ما را در سایت غریبه ای آشنا ، قسمت هفتاد و پنجم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cafe-novels بازدید : 111 تاريخ : شنبه 9 آذر 1398 ساعت: 18:30